روزها مثل ابرها می گذرند و سهم ما از این روزگار سیرمان نکرده!حرص و آز ما بی نهایت...در قدرت...در عشق...دو چیز متفاوت...بحران...بحران ها می گذرند و ما بی خیال حرف دیگران هستیم...بی خیال حرف مردم...بیا ور دلم...خودتو عشقه...بیکاری عده ای روزنامه نگار که دغدغه های بیخودی دارند به تو چه عزیزم....خجیر نابود بشه...هوا گرم بشه...بازم به تو چه...بازم زمستون میاد و هوا سرد میشه...فقط منو داشته باش....اونا خودشون درست می شند!خورشید شرق گرچه بازهم غروب کرد ولی با مقالاتی رفت که نظیر نداشتند و از دل یه متولد مزرعه بر می خاست....

تهران امروز در در یادداشت امروزش،صفحه ی اجتماعیش و زیست بومش اخباری رو آورده...باز هم بحران ها...گویا در ایران چیز طبیعی است...اخبار رو بخونید....یادداشت روز با عنوان بحران آب

        آبياري زمين‌هاي سبزيكاري با فاضلاب  /   جلبك‌هاي سمي در آب آشاميدني چيني‌ها

   چرا بايد نگران فرسايش خاك باشيم؟     / با 10 ميليارد خسارت و كشته شدن 7 نفر سیل گلستان

                              تخريب 2 سد در آمريكا براي نجات دو گونه ماهي

دلها آزرده...خسته از این همه نامردی ها...خسته از این کلام های آزار دهنده....خسته ام...خسته...

روح خسته ی خودم را با دیدن گل زیبای آکمه آ و نیدولاریوم تسکین میدهم.این دو گل زیبا تقدیم به شما

 

                  

تلنگر - از دوست خوبم سهراب گل هاشم

بعضي ها به طول عمر فكر ميكنند و بعضي ها به عرض آن . بعضي ها غزل خداحافظي را با صداي خوش ميخوانند. بعضی از نگاهها صداي قشنگي دارد. چشم عسلي ها نگاهشان شيرين است ....